واكنش به خبر اعلام رسمی سهمیهبندی جنسیتی در دانشگاههای ایران از سوی اهالی وب با خشم یا ناراحتی یا افسوس همراه بوده است و آن را نمونهی دیگری از تبعیض جنسی حاکمیت، تلاش برای محروم کردن زنان و یا مقابله با آگاه شدن زنان دانستهاند. بحث بر سر این که بسیاری از واکنشهای اهالی وب در این دوره و زمانه قابل پیشبینی و در یک سمت و سو است و بسیاری هم صرفاً به منظور ابراز وجود دوست دارند با وضعیت موجود مخالفت کنند، طولانی است و در اینجا نمیگنجد. اما در مورد سهمیهبندی جنسیتی در دانشگاهها به نظر میرسد که در راستای دفاع از حقوق زنان و نیز مخالفت با تبعیض، یک سری حقایق به عمد نادیده گرفته میشود.
جامعهی ایران دچار شکاف جنسیتی عمیقی است. برای درك علت ایجاد این شكاف جنسیتی به سه عامل میتوان اشاره كرد: مهمنرین عامل، روحیهی زنان و باورهای غلط آنهاست كه در طول سالیان دراز به آنها تلقین شده و آنها را در نزد خودشان هم به جنس دوم تبدیل كرده است. عدم اعتماد به نفس، میل به تابعیت صرف از مردان، ناآشنایی با حقوق حقهی خود و از خود گذشتگی بیبهای آنان نمونههایی آشكار از این ناآگاهی است. در سوی دیگر سنتها، برخی عقاید مذهبی و تفكرات جنسیتی عقبماندهی بسیاری از اقشار جامعه به همراه نقش مؤثر بسیاری از مردان ایرانی به عنوان میراثداران فرهنگ مردسالارانه (و زنستیزانه) منجر به عمیقتر شدن این شكاف شده است. نقش حکومت را نیز در عمیقتر شدن این شکاف نباید فراموش كرد و میتوان به عنوان نمونه به برخوردهای حذفی و سلبی با فعالان آگاهیبخش زن، قوانین ناكارآمد و تبعیضآمیز و عدم تلاش در تغییر آن و نیز ایجاد حساسیتهای كاذب در چارچوب طرحهای امنیت اجتماعی، اشاره كرد.
در این كه تحصیلات عالیه برای دختران یكی از راههای پر كردن این شكاف جنیستی است، تردید نیست و یقیناً دختران و زنانی كه تحصیل كردهاند بیش از افراد بیسواد و كمسواد بر حقوق و ارزشهای خود واقف خواهند بود و برای از میان بردن تبعیض تلاش خواهند كرد. اما این فقط یك سوی بحث است. آیا صرف آگاهی زنان از حقوق و ارزشهای خود برای پر كردن این شكاف جنسیتی كافی است؟ آیا در این میان نقش مردان و حاكمیت ندیده گرفته نشده است؟
دلایل زیادی در كاهش میزان قبولی پسران در دانشگاه وجود دارد، كه از اصلیترین آنها یكی لزوم خدمت سربازی برای پسران و دیگری نیاز به استقلال مالی به منظور تشكیل خانواده است. در شرایطی كه دختر در صورت عدم قبولی میتواند تا سالهای سال همچنان هر سال كنكور دهد، پسر ابتدا باید به سربازی برود و پس از آن هم درگیر یافتن یك شغل و سپس تشكیل خانواده گردد. بدین ترتیب شرایط اجتماعی-فرهنگی جامعهی ایران سبب شده است تا دختران فرصت بیشتری برای ادامهی تحصیل داشته باشند و همین امر سبب شده است كه در سالهای اخیر درصد قبولی دختران در دانشگاهها از پسرها پیشی بگیرد.
اما نتیجه چیست؟ عدم تعادل جنسیتی در تحصیلات دانشگاهی موجب عدم تعادل میان باورها و عقاید زنان تحصیلكردهی دانشگاهی و مردان دیپلمه شده و باعث بروز مشكلات اساسی اجتماعی میگردد كه مهمترین آن سختتر شدن فرآیند ازدواج و تشكیل خانواده است. شرایط اجتماعی-روانشناختی جامعهی ایران (و نیز بسیاری از كشورهای جهان) ایجاب میكند كه درست یا غلط، زن نسبت همسر آیندهی خود حداكثر در مرتبهای برابر قرار داشته باشد. حتی اگر بتوان این تفكر سنتی را نیز نادیده گرفت، باز هم بروز مشكلات عدیده در روابط زناشویی، به دلیل اختلاف سطح تحصیلات غیرقابل انكار است.
عدم تعادل شناختی از یك بعد دیگر نیز تقویتكنندهی شكاف جنسیتی جامعهی ایران است. زنان تحصیلكردهی دانشگاه رفته كه توانستهاند خود و حقوقشان را بشناسند حالا پس از فراغت از تحصیل باید بر سر حقوق خود با مردانی سر و كله بزنند كه تحصیلات عالیه ندارند و در عین حال در نظام مردسالارانهی ایران در رأس هرم قدرت قرار دارند. بدین ترتیب با وجود آنكه جامعهی زنان پیشرو شده است، ولی جامعهی مردان همچنان سنتی باقی مانده و برای حفظ خود و قدرتش از هر گونه تغییر و اصلاحی در وضعیت موجود ممانعت به عمل میآورد. به دور باطلی برخورد كردهایم كه منشأ آن عدم تعادل در تحصیلات دانشگاهی است.
از این زاویهی دید نگرانی مسئولین از افزایش فاصلهی میان قبولی دختران و پسران در دانشگاهها و اقدام به سهمیهبندی كاملاً منطقی مینماید. نكته در اینجاست كه علل بروز این عدم تعادل آنقدر ریشهای و دنبالهدار است كه صرف زمان برای حل ریشهای آن شاید منجر به آسیبهای جامعهشناختی جبرانناپذیری شود. حل این معضل نیازمند برنامهای بلندمدت است تا با اشتغالزایی، كاهش مدركگرایی، حل معضل سربازی و تسهیل ازدواج خود به خود تعادل جنسیتی در ورودی دانشگاهها به وجود آید. تا آن زمان اجرای سهمیهبندی جنسیتی در ورود به دانشگاهها به منظور پرهیز از آسیبهای اجتماعی آن و نیز تداوم حركت رو به رشد جنبش زنان ضروری مینماید.
۲ نظر:
besyar besyar bei manee bood.
به لینک زیر سری بزنید
http://badroodnews.com/fix/tabeeiz.htm
اگر شما جای اولیای این دختران بودید ایا همین فلسفه را می بافتید؟
ارسال یک نظر