چهارمین آلبوم استودیویی گروه میوز (MUSE) یعنی “سیاهچالهها و الهامات” (Black Holes and Revelations) اثری متفاوت در کارنامهی کاری این گروه محسوب میشود. آلبومی که نه تنها توانسته اغلب شنوندگان هوادار آن را راضی کند، بلکه ترکیبهای بدیع و هنرمندانهای در آن به گوش میرسد که شنوندگان دیگر را هم تحت تأثیر قرار میدهد. به جرأت میتوان گفت این آلبوم بهترین اثر میوز است.
اولین نکتهی بارز در آلبوم “سیاهچالهها…” این است که تنوع چشمگیری دارد. شما میتوانید از یک ملودی پاپراک گرفته تا ریتمهای متال، از بالاد تا آکوردهای فلامینگو و سرود حماسی را در آن بشنوید. ولی این به معنای یک پتوی چهل تکه نیست. آهنگهای مختلف آلبوم به خوبی در کنار هم قرار گرفتند و یک بسته موسیقایی جذاب را ارائه میدهند که به هیچ عنوان شنونده را خسته نمیکند.
میوز دیگر به سازهای اصلی خودشان یعنی گیتار الکتریک، گیتار بیس و درامز اکتفا نکردند. در این آلبوم صدای پیانو، گروه سازهای زهی، ترومپت سولو و انواع صداهای سینتسایزری به گوش میرسد. فضاهای متفاوتی که با این تغییر در سازبندی ایجاد شده است به کار جلوهی دیگری داده است.
آهنگ Hoodoo شاید یکی از بهترین آهنگهای میوز نه تنها در این آلبوم، که در کل دوران فعالیتشان است. آهنگ با گیتار سولو شروع میشود و پس از مقدمهی کوتاهی طرحهایی شبیه آکوردهای فلامینگو به سرعت نواخته میشود. پس از آن صدای خواننده به گوش میرسد که روی آکوردهای اسپارس ناله میکند. یک بخش زهی کروس آهنگ را همراهی میکند تا این که پیانویی دراماتیک آهنگ را به فضای دیگری میبرد. ریتم فاجعهبار درامز با همراهی آکوردهای گیتار الکتریک، بیس، و پیانو و موتیفهای تکرارشوندهی زهیها در کنار ضجههای خواننده احساسیترین و تراژیکترین بخش آلبوم را رقم میزند. اما این بخش کوتاه است. باز هم صدای خواننده یکی از بهترین لیریکهای آلبوم را روی آکوردهای اسپارس گیتار میخواند و آهنگ به پایان میرسد. اینجاست که شنونده با تمام وجود احساس میکند که باید این ترک را دوباره بشنود!
این آلبوم را میتوانید از اینجا بگیرید.
پینوشت: آلبوم در سال 2006 منتشر شده است و الان در سال 2008 هستیم. اما یادمان باشد که برای معرفی یک موسیقی خوب هیچ وقت دیر نیست!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر