صنعت ضبط موسیقی کلاسیک پس از سپری کردن سالهای طلایی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ که بزرگانی چون کارایان، برنشتاین، هوروویتز، گولد، هایفتز و … عطش عشاق موسیقی کلاسیک را برای شنیدن آثار باکیفیت (از نظر ضبط و اجرا) فرو مینشاندند دچار رکود عظیمی شد. این رکود تا حدی بود که سهم موسیقی کلاسیک از بازار صنعت موسیقی دنیا در اواخر دهه ۹۰ به کمتر از ۴٪ تقلیل یافت.
کمپانیهای بزرگ موسیقی برای فرار از این رکود، تلاش فراگیری را برای ارائهی چهرهای جذاب از موسیقی کلاسیک آغاز کردند. کنسرتهای "سه تنور" (پاواروتی، دومینگو و کارراس) که با استقبالی بینظیر مواجه شد، نمونهای از تلاش برای ارائهی چهرهای مردمپسند از موسیقی کلاسیک بود.
گذشته از جهش در محتوای آثار (با ضبط آثار بیشتری از آهنگسازان معاصر) رویکرد دیگری که دنبال شد، جذابتر کردن ظاهر محصولات با استفاده از عکسهای عجیب و یا جلوههای گرافیکی بود. تا پیش از این مناظر طبیعی، آثار کلاسیک نقاشی یا عکسهای پرتره از اجراکنندگان برای کاورهای محصولات موسیقی کلاسیک استفاده میشد. اما کمپانیهای موسیقی کلاسیک برای عقب نیفتادن از رقبای خود در موسیقی پاپ و راک شروع به انتشار آثارشان با کاورهای جذاب و بعضاً عجیب و غریب کردند.
پرترههای عجیب:
این کاور یک اثر راک نیست! کوینتت زهی آرتمیس با اجرای آثاری از شومان و برامس
اپرای “پارسیفال” ریشارد واگنر (نکتهی جالب استفاده از یک سیاهپوست برای کاور یک اثر از آهنگسازی است که هیتلر او را ستایش میکرد و از آثار حماسی آلمانی او در پروپاگاندای نژادپرستانهی خود استفاده میکرد.)
دوئت ترومبون و پیانو با اجرای آثاری از مالر و …
تصویری کمدی از آلفرد برندل برای سوناتهای پیانوی بتهوون
“سیارهها” اثر گوستاو هولست (کمترین ارتباطی بین این کاور و موسیقی مدرن هولست نمیتوان یافت!)
تصاویر اروتـیــــــک:
این کاور یک مجله پلــیبـوی نیست! - اپرای “کارمن” ژرژ بیزه
آثاری برای ویولون سولو اثر باخ
اپرای "کوزی فن توت" موتزارت
طرحهای گرافیکی:
“مرگ و رستاخیز” اثر ریشارد واگنر
“شاگرد جادوگر” پل دوکا
---
علاوه بر این راهکارها، پیشرفت روز به روز تکنولوژیهای ضبط و تولید، از طریق امکان ضبط آثار با بهترین کیفیت، تولید ارزانتر نسبت به گذشته (به دلیل امکانات پیشرفتهی ویرایش صوت و کاهش تعداد دفعات ضبط) و نیز ضبطهای ویدیویی با کیفیت فوقالعاده باعث شده است تا روحی تازه به کالبد بازار موسیقی کلاسیک دمیده شود.
اما پدیدهی فروش آنلاین و دانلود موسیقی بیش از هر جای دیگر به کمک موسیقی کلاسیک آمده است. اولین بار سایت BBC Radio 3 در سال 2005 امکان دانلود آثار بتهوون را در پروژهای تحت عنوان Beethoven Experience فراهم کرد و در عرض دو هفته ۴/۱ میلیون دانلود صورت گرفت.
در سایت iTunes موسیقی کلاسیک بالغ بر ۱۲٪ کل آمار فروش را تشکیل میدهد که نسبت به آمار فروش CD و DVD بسیار بالاست. کمپانی بزرگ Universalاعلام کرده است که ۷۵٪ فروش “چهار فصل ویوالدی” با اجرای جدید Janine Jansen از طریق فروش آنلاین به دست آمده است. همچنین ورود به بازار برای موسیقیدانان جوان و مستقل، از طریق این روش بسیار راحتتر از تولید CD است.
از سوی دیگر پدیدهی دموکراتیزاسیون موسیقی از طریق موتورهای جستجو این امکان را به شنونده میدهد که با دقت بالا، همان چیزی را که میخواهد پیدا کند و بدین ترتیب موسیقیهایی که محبوبیت لازم برای انبار شدن در فروشگاهها را ندارند امکان فروش اینترنتی را پیدا میکنند.
---
سالیان سال است که هر از گاهی، برخی از منتقدین فریاد مرگ موسیقی کلاسیک را سر میدهند. حقیقت این است که موسیقی کلاسیک هیچگاه محبوبترین موسیقی نبوده و نخواهد بود، اما همچنان شنوندگان ثابت خود را دارد، سالنهای کنسرت (حتی در ایران خودمان) همچنان پر هستند و رادیو و تلویزیون نمیتوانند موسیقی کلاسیک را از برنامهها، میانبرنامهها و حتی تبلیغات خود حذف کنند. ظرفیتهای بالای این موسیقی چنان است که از پس هر افولی، تولدی دوباره را انتظار میکشد.
۲ نظر:
دستت درد نکنه امید جان
باحال بود.
great ...
ارسال یک نظر