سه‌شنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷

روشنفکری (۱)

پس از نقدی که بر سریال “مرگ تدریجی یک رؤیا” نوشتم و مطالعه نقدهای سایر دوستان، به نظرم رسید که بیش از هر چیز تعریفی مشخص از واژه‌ی “روشنفکر” مورد نیاز است.

تصور می‌کنم در میان تمام تعاریفی که از این واژه ارائه شده، تعریف دقیق و جامعی که بابک احمدی در کتاب “کار روشنفکری” ارائه کرده است، حقیقتاً درخشان است. شاید علت علاقه‌ی من به این تعریف ارائه‌ی آن از سوی خود احمدی در قالب یک سلسله سخنرانی در جشنواره تابستانی (مرحوم) انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر در سال ۸۳ بود که در آن بحث‌های فراوانی در مورد زوایای مختلف و کاستی‌های آن مطرح شد و به نوعی تعریف را قوام بخشید.

تعاریف موجود:

با بررسی فرهنگ‌ها و دایرةالمعارف‌ها و کتابهای مختلف در جستجوی مفهوم روشنفکری به سه دسته تعریف می‌رسیم:

۱- تعریف کارکردی (بر اساس کار و حرفه و …): کسی که کار فکری انجام می‌دهد (در برابر کار یدی). کسی که کار و حرفه‌اش اندیشیدن، بیان اندیشه و تولید اندیشه‌ی انتقادی است.

۲- تعریف کارکردی با تأکید بر نقش فرهنگی: کسی که محصولات فرهنگی معناگرا یا اندیشه‌گرا تولید می‌کند و نقش به سزا و متعهدی در ساخت فرهنگ دارد.

۳- تعریف بر اساس موضوع علاقه: علاقه و ذوقی پرورده به آگاهی، تفکر و اندیشه و امور اندیش‌گرانه داشته باشد و در جستجوی حقیقت باشد.

نقد تعاریف موجود:

حقیقت این است که هیچ یک از تعاریف فوق جامع نیستند و نمی‌توانند قلمروی وسیع روشنفکری را پوشش دهند. احمدی معتقد است که تعاریفی این چینین “ذات‌باورانه”‌ هستند، یعنی بنا بر این تعاریف روشنفکر یک سری ویژگی‌های ذاتی، غیرقابل تغییر و تعریف‌شده دارد و فردی بدون این ویژگی‌ها بیرون از دایره‌ی روشنفکران است.

در تعاریف دسته اول بسیاری از هنرمندان نظیر آهنگسازان، یا کارگران یدی که در جریان کارشان عمیقاً کار فکری می‌کنند روشنفکر شمرده نمی‌شوند. بیان اندیشه هم لزوماً کار روشنفکری محسوب نمی‌شود و اساساً هر اندیشه‌ای نمی‌تواند با کار روشنفکری ارتباط داشته باشد.

در تعاریف دسته دوم جای گفتمان فرهنگی، که در برخی موارد لازمه‌ی قوام یافتن یک اندیشه است خالی است، و بعضاً گستردگی بیش از حد آنها مثلاً یک فیزیکدان یا آموزگار دبستان را نیز شامل می‌شود.

در تعاریف سوم نقش اجتماعی و فعالیت یک روشنفکر ندیده گرفته شده‌اند و با نگاهی سوبژکتیو، فقط علایق روشنفکر را در نظر می‌گیرد.

کار روشنفکری: راه برون از بن بست ذات‌باوری

احمدی سپس راهکار فرار از تعاریف ذات‌باورانه را ارائه‌ی یک تعریف پراگماتیک از "کار روشنفکری" می‌داند که بتوان در آن ویژگی‌های خاص هر جامعه و فرهنگ خاص را در نظر گرفت. برای این منظور بحث گفتمان (discourse) را از میشل فوکو به وام می‌گیرد و گفتمان را مجموعه عباراتی از زمینه‌های مختلف می‌داند که بنا به قواعدی گرد هم آمده‌اند و به یک مفهوم معنا بخشیده‌اند. اما آنچه بیش از خود مفهوم گفتمان اهمیت دارد "کردار گفتمانی" است.

بنابر این مقدمات، ویژگی‌های کار روشنفکری به صورت زیر تعریف می‌شود:

۱- فعالیت فکری-عملی فرد باید در جهت گسترش افق یک گفتمان خاص قرار گیرد.

۲- ارتباط گفتمان را با زندگی اجتماعی، حقیقت و ساختار قدرت معلوم کند.

۳- حلقه‌های ارتباطی یک گفتمان را با دیگر گفتمان‌ها ایجاد یا تحکیم کند.

لازمه‌ی هر یک از ویژگی‌های فوق داشتن رویکرد انتقادی است و بدون انتقاد معنای خود را از دست می‌دهند.

ادامه دارد…

هیچ نظری موجود نیست: